«شان» به معنی خانه در زبان فرانسه هم به همین معنی باقی مانده است و «شامبر» فرانسه به استثنای حرف «ر» در پایان آن «شامب» است که م و ب نه تنها در زبان فرانسه ، که در زبان فارسی هم قابلتبدیل به «ن» هستند، بنابراین «شامب» و «شان» دو گونه از تلفظ یک واژه اند!
در زبان شناسی روشن شده است که حروف «ش» و «ک» و «خ» قابل تبدیل به یکدیگرند.
مثل واژه «مکانیک» و «مخانیق» و «ماشین» یا واژه ی «میکائیل» و «میخائیل» و «میشل».
بنابراین حرف «ش» در واژه ی «شن» یا «شان» بایستی در موردی تبدیل به «ک» هم شده باشد، و این همان تبدیل است که در «دامغان» صورت گرفته است،زیرا که آنان به «آشیانه کلاغ»، «کان کلاغ» می گویند، که صورتی دیگر از «شان کلاغ» بوده باسد، و این اصطلاح فقط برای آشیانه کلاغ است که بر رویدرختان چنار و تبریزی ساخته می شود و خوبتر از آشیانه سایر پرندگان است که در شکاف دیوارها ایجاد میگردد!
«شن» نیز بایستی تبدیل به «کن» شده باشد، و این همانست که در روستای «کن» تهران مصداق دارد و در واژه پهلوی «کَنت» و «کَند» وجود دارد کهبعداً با افتادن «ن» تبدل به «کد» شده است. و در واژه های «کدخدا»، «کدیور»، و «کدبانو» و .. برجای مانده و از آنجا که «کدخدا» در زبان فارسیبه معانی «پادشاه جهان»، «پادشاه ایران»، «وزیر»، «حاکم شهر»، «حاکم ده»، «حاکم خانه»، و «داماد» آمده، لغت «کد» یا «کنت» نیز می تواند به معانی، «خانه»، «ده»، «شهر»، و «کشور» بوده باشد.
این واژه همانست که در بهر اول country انگلیسی نیز بر جای است و به همین دلیل است که دو معنی روستا و کشور را دارد.
تدبیل «ش» به «خ» نیز در این واژه به چشم میخورد، زیرا که «شن» باتبدیل به «خن» در واژه ی «گلخن» هنوز رایج است، و «شان» تبدیل به «خان» وبالاخره «
خانه» شده است.
اگر پیشتر برویم و در تبدیل «خ» و «ش» نیز در این واژه به دنبال مصداق بگردیم، بایستی «زن» نیز صورتی از «شن» بوده باشد!
واژه
کنکه به معنی
خانهآمده است، در واژه ی کنیز به معنی دختر هنوز معنی زن را نیز در خود حفظ کرده و نیز واژه
زندر زنبور میتواند به معنی خانه باشد زیرا که این حشره خانه، و شان می سازد.
در زبان ارمنی نیز زن به صورت «گین» تلفظ میشود که صورتی دیگر از کن است.
زیرا که «زن» بوده است که با تشکیل «شن» و «خانه» نخستین سنگ بنایاسکان و خانه نشینی و تمدن را نهاده است زیرا او بوده است که برای نجات فرزندان خودش از سرما «خانه» ساخته و در آن خانه آذوقه انبار کرده است. ودر بخش «مادرسالاری» در همین کتاب بدان بیشتر سخن خواهم گفت.
زندگی و مهاجرت آریائیان بر پایه گفتارهای ایرانی،فریدون جنیدی، رویه 63تا 70.
ريشه واه ي Arche و آرش
لغت
Arc
در زبان انگليسي به معناي قوس و كمان است. لغت
Arch
به معناي
تاق، قوس، هلال، قوس دادن و خم كردن، واژه
Archer
به معناي تيرانداز،
Archery
به معناي تيراندازي، واژه
Architect
به معناي معمار و
Architecture
به معناي معماري است. اين واژه اخير كه معماري معنا ميشود
در واقع در ترجمه دقيقتر به معناي "فن و هنر كمانزني" است
.
از اين واژهها و معانياشان استنباط ميشود كه واژه قوس و كمان و
تيراندازي و تاق از يك ريشهاند. اين موضوع كه واژه كمان و تيراندازي از
يك ريشه هستند با توجه به شكل كماني كه در تيراندازي از آن استفاده
ميشود، منطقي به نظر ميرسد
.
از طرفي قوس و كمان و تاق از مفاهيمي هستند كه بارها در ادبيات به
عنوان صفتي از آسمان ذكر شدهاند. پس اين موضوع دور از ذهن نيست كه
بتوانيم رابطهاي ميان واژههاي آسمان و
Arch
پيدا كنيم
.
واژه آسمان به زبان عربي كه در فارسي هم بسيار استعمال ميشود، "عرش" است؛ به تشابه
Arsh (
عرش
)
و
Arch
دقت كنيد
.
و اگر "ع" عرش را به "آ" تبديل كنيم، به واژه "آرش" ميرسيم كه كمانش خود نمادي از آسمان ميتواند باشد
.
واژه انگليسي
Archery
به معناي تيراندازي در زبان فرانسوي به صورت
Tir a larc
و در زبان ايتاليايي به شكل
Tiro con larco
ديده ميشود. شناخت
واژه
Tir (
تيري كه در تيراندازي از آن استفاده ميشود) در اين ميان جالب
توجه است
.
همچنين واژه انگليسي
Archer
به معناي تيرانداز در زبان لاتين به شكل
Arcarius
و واژه كمان به لاتين به صورت
Arcus
ديده ميشود. هر دو اين
واژهها و به ويژه واژه
Arcus
شباهتي به واژه "ارخش" (با تبديل كاف به خ و
سين به شين كه كاملا منطقي است) و در نتيجه ارتباطي با "آرش" دارد
.
توجه كنيد كه شهرت آرش به خاطر كمانداري و تيراندازي اوست و صفات آرش
شيواتير و آرش كمانگير به تير و كمان وي اشاره ميكنند كه ويژگي بارز اين
قهرمان به شمار ميروند
.
جالب توجه است كه دو حرف اول واژه
Arrow
كه به معني تير است با دو حرف
Archery
و همچنين
Arash(
آرش) يكي است
.
آرجون نام يكي از قهرمانان تيراندازي هندي است كه شباهتي به آرش دارد
و باز هم ميبينيم كه حروف اول و دوم اين اسم نيز با حروف اول و دوم آرش
يكي است
.
با توجه به نمادشناسي در مضامين اسطورهها نيز در مييابيم كه
رابطهاي ميان كمان آرش و آسمان برقرار است. چرا كه آرش براي پرتاب تير بر
بالاي كوه ميرود و از آنجا كه كوه به آسمان نزديك است، رابطه بسيار
نزديكي با آن دارد
. در ضمن بعيد نيست كه رابطه ميان كوه و آسمان و كمان،
بتواند نام قهرمان را نيز با آسمان پيوند دهد
.
Loughe
اگر واژه Loughe انگلیسی به معنی خنده را بشکافیم، بهر اول آن ل او Lou، خواهد بود که تلفظ دیگری از واژه ی «لب» دربعضی از نقاط ایران است، بهر دوم آن نیز با تبدیل «گ» به «خ» (که اززبانشناسی بررسی شده است) میتواند ابتدای واژه ی خنده بوده باشد (gh باتلفظ ف هم قابل تبدیل به «خ» هست) و این واژه Loughe بر روی خم با «لبخنده=لبخند » فارسی از یک ریشه خواهد بود!
واژه
بهشتبه معنی
بهتریناست، درست همان که در انگلیسی
Bestخوانده می شود، خوب، بهتر، بهترین، برابر با
Good
،
Better
،
Best
اصل واژه
به زبان اوستایی وهیشت اخو
vahisht-axv
بوده است به معنی بهترین جهان، در
مقابل دوش اخو
dush-axv
یعنی
جهان بد،
...
کم کم دوش اخو به صورت
دوزخدر آمد، و واژه ی اخو نیز از اولی افتاد و صفت آن که
بهشتباشد بر جای ماند
.