با سلامدر جهت تطبیق و سبک شدن انجمن تمام مطالب قبلی به قسمت بایگانی منتقل شدهو ازاین به بعد به طور کامل وتمام مطالب شما در موضوعات مشخص خود باقی می ماند.توجه داشته باشید مطالب خود را با توجه به موضوع و تالار خود قرار دهید.
شکلک برای ارسال ها"کلیک کنید"
نمایش آدرس تاپیک http://samen-bosh.ir/Forum/Post/203
|
اطلاعات نویسنده |
محتوای پاسخ |
![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif) ![](http://up.samen-bosh.ir/view/1741450/samen-bosh.taj.gif)
|
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار اعضاى انجمن اهل قلم
متأسّفانه يك عدّه اصولگرايى را با تحجّر اشتباه گرفته و خيال كردهاند كه اصولگرايى يعنى تحجّر! در حالى كه اصولگرايى به معناى تحجّر نيست. اصولگرايى يعنى اصول مستدلِّ منطقى را قبول داشتن و به آنها پايبند ماندن و رفتارهاى خود را با آن اصول تطبيق كردن؛ مثل شاخصهايى كه انسان را در يك جاده هدايت مىكند. «انّ الّذين قالوا ربّنااللَّه ثمّ استقاموا»، اين استقامت كردن، اصولگرايى است. معناى تحجّر اين است كه از هر آنچه كه بهصورت يك باور در ذهن انسان وارد شده، بدون اينكه پايههاى استدلالى و استناد مستحكمى داشته باشد، بىدليل و متعصّبانه دفاع كردن. «اذ جعل الّذين كفروا فى قلوبهم الحميّة حميّة الجاهليّة». «حميّت جاهليّه» گريبان كسانى را مىگيرد و آنها جاهلانه از يك چيز دفاع مىكنند. اصولگرايى با اين دفاع جاهلانه و حميّت متعصّبانه و متحجّرانه اشتباه نشود. تا گفته مىشود تحجّر، ذهن بعضى به تحجّر جناحهاى دينى مىرود. در حالىكه جناحهاى به اصطلاح روشنفكر و متجدّد ما در تحجّر دست كمى از متحجّرين دينى ندارند، بلكه در مواردى بهمراتب از آنها بدترند. من يادم نمىرود، دوران قبل از انقلاب در اين مجالسى كه با دانشجويان و بعضى از فعّالان سياسى چپ تشكيل مىشد، اگر كسى حرفى مىزد كه با مبانى ماركسيسم اندك مخالفت و مساسى داشت، استدلال لازم نبود، مىگفتند اين حرف باطل و غلط است! همان كه در قرآن مىگويد: «انّا وجدنا ابائنا على أمّة». چون اين را شنيدهاند، بر آن پاى مىفشردند و براساس آن هر حرف منطقى را باطل مىكردند. تحجّر در آنجا بيشتر است. بنابراين اصولگرايى يك حرف است و تحجّر يك حرف ديگر. همچنان كه آزادانديشى غير از بىبندوبارى است. آزادانديشى يك حرف و بىبندوبارى يك حرف ديگر است. آزادانديشى اين است كه شما در حركت به سمت سرزمينهاى ناشناختهى معارف، خودتان را آزاد كنيد، برويد، نيروها و انرژيهايتان را بهكار بيندازيد و حركت كنيد؛ اما معناى بىبندوبارى اين است كه در حركت به سمت قلهى يك كوه، اصلاً اهميت ندهيد كه از كدام راه برويد. نتيجه اين مىشود كه از راهى مىرويد و به نقطهاى مىرسيد كه نه راه پيش داريد و نه راه پس و فقط راه سقوط داريد! در كوهنوردى، آنهايى كه اهل رفتن به ارتفاعاتند، اين را كاملاً تجربه كردهاند. 1381/11/07 منبع:farsi.khamenei.ir
امضای admin سکوت و دیگر هیچ...
![]()
|
|
یکشنبه 21 آبان 1391 - 14:42 |
|
از ایـن مطـلب تشـکر شـده : |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.