با سلام
در جهت تطبیق و سبک شدن انجمن تمام مطالب قبلی به قسمت بایگانی منتقل شده
و ازاین به بعد به طور کامل وتمام مطالب شما در موضوعات مشخص خود باقی می ماند.
توجه داشته باشید مطالب خود را با توجه به موضوع و تالار خود قرار دهید.

کد آهنگ

شکلک برای ارسال ها"کلیک کنید"

بازدید از تاپیک : 423
نمایش آدرس تاپیک
http://samen-bosh.ir/Forum/Post/196
اطلاعات نویسنده
محتوای پاسخ

ارسال ها
873
عضویت
12 /8 /1391
محل زندگی
بشرویه
سن
20
یاهو آی دی
پسند کرده
67
پسند شده
19

حفظ اسلام در رأس همه واجبات

(جمهوري اسلامي ظرفيتي براي تحقق محتواي حقيقي اسلام)

حضرت روح الله(ره) در ابتداي وصيت نامه خويش مي فرمايند:

«اينك كه به توفيق و تأييد خداوند، جمهورى اسلامى با دست تواناى ملت متعهد پايه ريزى شده و آنچه در اين حكومت اسلامى مطرح است اسلام و احكام مترقّى آن است، بر ملت عظيم الشأن ايران است كه در تحقق محتواى آن به جميع ابعاد و حفظ و حراست آن بكوشند كه حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، كه انبياء عظام از آدم عليه السلام تا خاتم النبيين صلى اللّه عليه و آله وسلم در راه آن كوشش و فداكارى جان فرسا نموده اند و هيچ مانعى آنان را از اين فريضه بزرگ باز نداشته ...».

لازم است به منظور تبيين بهتر مفهوم جنگ نرم در وصيت نامه امام(ره)، ابتدا واژگان قدرت و تهديد، آن هم از نوع نرم را تعريف نموده، در ادامه بر مبناي وصيت نامه سياسي الهي حضرت روح الله مباني قدرت و تهديدات نرم را در نظام جمهوري اسلامي ايران بر شماريم.

تعريف واژگان: (قدرت نـرم،  تهديد نـرم، جنگ نـرم)

قدرت: امکان تحميل خواست و اراده به ديگران

قدرت ملي: توانايي، اراده، استعداد و ظرفيت يك واحد سياسي يا يك ملت  كه با اتكاي آن، دولت و ملت مي توانند آرمان ها، اهداف و منافع ملي خويش را حفظ نموده و توسعه دهند.

قدرت نرم: Soft Power  بر« جاذبه » متکي است. قدرت نرم عبارت است از توانايي شکل دادن به علائق ديگران و هدايت رفتار آنان بدون بهره گيري از زور.

تهديد: تهديد عبارت است از فقدان امنيت.

تهديد امنيت ملي: تهديدهايي که اهداف، ارزش ها و منافع حياتي کشور را به گونه اي در معرض خطر قرار دهند که بيم آن رود در آن تغييرات اساسي و ماهوي صورت پذيرد.

تهديد نـرم Soft Threat عبارت است از: تلاش برنامه ريزي شده دشمن، از طريق نفوذ و تأثيرگذاري بر اعتقادات، باورها، ارزشها و الگوهاي رفتاري يک ملت و نظام سياسي، جهت سلب و يا تحميل اراده وايجاد تغييرات در ارکان يک کشور در حوزه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي.

جنگ نرم: عبارت است از استفاده از ابزارهاي فرهنگي و روشهاي نوين که به آرامي در بافت فرهنگي و هويتي يک نظام حرکت مي کند، آثار عميقي از خود به جاي مي گذارد، جبران اثرات آن به سادگي قابل جبران نيست و در نهايت موجب تغيير در مباني يک نظام به سمت الگوهاي مهاجم خواهد شد.

مباني اساسي قدرت نرم انقلاب اسلامي در کلام امام خميني(ره) (رمز بقاء انقلاب اسلامي)

« بى ترديد رمز بقاء انقلاب اسلامى همان رمز پيروزى است و رمز پيروزى را ملت مى داند و نسل هاى آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن انگيزه الهى و مقصد عالى حكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگيزه و مقصد.

اينجانب به همه نسل هاى حاضر و آينده وصيّت مى كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت اللّه برقرار باشد، و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود اين انگيزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهيد ...».

با توجه به مطالب ذکر شده در سطور فوق، قدرت نرم جمهوري اسلامي از منظر امام خميني(ره)، 2 بخش است:

1- انگيزه الهي و مقصد عالي حکومت اسلامي

2- وحدت کلمه آحاد ملت

اين دو بعد در واقع همان عبارت وزين جمهوري اسلامي است که کلمه جمهوري اشاره دارد به آحاد ملت که به شرط انسجام و وحدت، يکي از ارکان استواري و پيروزي مداوم نظام را فراهم مي آورند.

در عين حال کلمه اسلامي نيز اشاره دارد به محتواي الهي و اسلامي نظام که رکن ديگر استواري است و حضرت روح الله(ره) در ابتداي وصيت نامه خويش، اسلاميت را هم با حديث گرانبهاي ثقلين تعريف مي نمايد.

قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله:

« 
انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى أهل بيتى فانّهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض
».

بنابراين اسلاميت اسلام ناب محمدي(ص)، مبتني بر ثقل اکبر-قرآن- و ثقل کبير – اهل بيت(ع)- است.

همچنين امام(ره) در تعريف اسلام و حکومت اسلامي مي فرمايند:

« اسلام و حكومت اسلامى پديده الهى است ... و مكتبى است كه برخلاف مكتبهاى غير توحيدى در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سياسى و نظامى و اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هيچ نكته ولو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشيده است.

بنابراين آنچنان که در کلام حضرت روح الله(ره) مشهود است، اسلام قدرت مقابله با همه مظاهر استبداد و استکبار را داراست و در عين حال هيچ فاصله اي ميان سياست و ديانت آن وجود ندارد.

تهديدات نرم اساسي انقلاب اسلامي در کلام امام خميني(ره) (عوامل اضمحلال و نابودي انقلاب اسلامي)

« ... و در مقابل اين انگيزه (مقصد عالى حكومت اسلامى و وحدت كلمه ) كه رمز پيروزى و بقاء آن است، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است».

در عباراتي که ذکر شد، حضرت امام خميني(ره) تهديدات نرم اساسي انقلاب اسلامي را در نفي و فراموشي هدف و تفرقه مي داند.

آنچنانکه در کلام امام (ره) مشاهده مي شود، تهديد نرم انقلاب اسلامي داراي منشأ دروني و بيروني است. غفلت و فراموشي غالباً دروني است، و تفرقه و از بين بردن انسجام و وحدت کلمه از طريق بوقهاي تبليغاتي و شايعات و .... منشأ بيروني دارد.

در واقع اين همان تعريفي است که جوزف ناي از تهديد نرم ارائه مي دهد. او مي گويد:

تهديد نرم عبارت است از: «استفاده يک کشور از قدرت نرم براي دستکاري افکار عمومي کشور آماج و تغيير ترجيحات، نگرش‌ها و رفتارهاي سياسي آنان‌»

با توجه به تعريف جوزف ناي و با عنايت به کلمات گهر بار امام خميني(ره)، قدرت نرم نظام سلطه عبارت است از: رسانه ها، تبليغات، نفوذ و تأثيرگذاري بر ساير ملتها و مسلمانان، بهره برداري از بعضي عوامل ناآگاه يا خودفروخته و شيفته آمريکا در داخل کشور، و توان بهره برداري ناصحيح از قدرت برجسته علمي و ... .

هدف اصلي دشمن در راه اندازي جنگ نرم چيست؟

حضرت امام خميني(ره) مهمترين هدف دشمن در جنگ نرم را، هجوم به اسلام عزيز  و قرآن کريم مي داند. نکته جالب اينکه حضرت امام(ره) سلاح دشمن در تهديد اسلام ناب و قرآن را، استفاده از منحرفين و تمسک به ظاهر قرآن مي داند، تعبير ايشان اين است که دشمن از قرآن بر عليه قرآن استفاده مي نمايد.

ايشان در بخشي از وصيت نامه خويش مي فرمايند:

« خود خواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيله اى كردند براى حكومتهاى ضد قرآنى ... در حقيقت قرآن را كه براى بشريت تا ورود به حوض – کوثر - بزرگترين دستور زندگانى مادّى و معنوى بود و است، از صحنه خارج كردند و بر حكومت عدل الهى كه يكى از آرمانهاى اين كتاب مقدّس بوده و هست خط بطلان كشيدند و انحراف از دين خدا و كتاب و سنت الهى را پايه گذارى كردند تا كار به جايى رسيد كه قلم از شرح آن شرمسار است».

راهها و برنامه هاي  اجرايي دشمن براي مقابله با اسلام و قرآن در جنگ نرم:

1- از طريق روشنفکرمآبان خودفروخته که از اسلام هيچ نمي دانند و بر اساس آموخته ها و مباني علمي غربي و اومانيستي، دين را متعلق به سده هاي گذشته مي دانند و آن را براي عصر فعلي کارآمد نمي دانند.

« ... اينكه احكام اسلام كه هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمى تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمى شود كشورها از تمدن جهانى و مظاهر آن كناره گيرند و امثال اين تبليغات ابلهانه»

2- از طريق متحجرين خشک مغز و متعصب که از اسلام فقط به ظاهر و پوسته آن گرايش پيدا کرده اند و همه شناخت و معرفتشان از اسلام عزيز زهد و عبادت فردي است و اسلام را فاقد طرح حکومتي دانسته، بلکه معتقدند؛ ورود اسلام به معرکه حکومت و سياست، فسق و فساد است.

« ... و گاهى موذيانه و شيطنت آميز به گونه طرفدارى از قداست اسلام، كه اسلام و ديگر اديان الهى سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفوس و تحذير از مقامات دنيايى و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداى تعالى نزديك و از دنيا دور مى كند و حكومت و سياست و سررشته دارى بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوى است چه اينها تمام براى تعمير دنيا است و آن مخالف مسلك انبياء عظام است و مع الا سف تبليغ به وجه دوم در بعض از روحانيان و متديّنان بى خبر از اسلام تأثير گذاشته كه حتى دخالت در حكومت و سياست را به مثابه يك گناه و فسق مى دانستند و شايد بعضى بدانند و اين فاجعه بزرگى است كه اسلام مبتلاى به آن بود».

روشن است که نتيجه هر دو اين روش ها، برتري و تفوق نظام سلطه و طاغوت بر همه جهانيان و مقدرات مسلمين خواهد بود.

امام خميني(ره) پس از بيان نمونه هاي فوق، مي فرمايند:

« گروه اول كه بايد گفت از حكومت و قانون و سياست يا اطلاع ندارند يا غرضمندانه خود را به بى اطلاعى مى زنند ... اين دعوى به مثابه آن است كه گفته شود قواعد عقلى و رياضى در قرن حاضر بايد عوض شود و به جاى آن قواعد ديگر نشانده شود ....».

و اما طايفه دوم كه نقشه موذيانه دارند و اسلام را از حكومت و سياست جدا مى دانند بايد به اين نادانان گفت كه قرآن كريم و سنّت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله آن قدر كه در حكومت و سياست احكام دارند در ساير چيزها ندارند بلكه بسيار از احكام عبادى اسلام، عبادى سياسى است كه غفلت از آنها اين مصيبتها را به بار آورده. پيغمبر اسلام (ص ) تشكيل حكومت داد مثل ساير حكومتهاى جهان لكن با انگيزه بسط عدالت اجتماعى ...».

در ادامه عرصه ها و بازيگران جنگ نرم بر اساس وصيت نامه سياسي الهي امام خميني(ره) مورد بررسي قرار گرفته اند که در ادامه آمده است.

دشمن در جنگ نرم به دنبال چيست؟

امام خميني(ره) از خودبيگانگي فرهنگي را به عنوان غم انگيزترين مسأله مورد تأکيد قرار مي دهند، آنجا که مي فرمايند:

« از جمله نقشه ها كه مع الا سف تأثير بزرگى در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادى به جا مانده بيگانه نمودن كشورهاى استعمارزده از خويش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طورى كه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به يكى از دو قطب را از فرائض غير قابل اجتناب معرفى نمودند. و قصه اين امر غم انگيز طولانى و ضربه هايى كه از آن خورده و اكنون نيز مى خوريم كشنده و كوبنده است».

در وصيت نامه سياسي الهي حضرت روح الله(ره)، عرصه ها و بازيگران فعال نظام سلطه خصوصاً شيطان بزرگ در جنگ نرم عليه انقلاب اسلامي، بر شماري شده است که توجه به آنها در هر زماني، نقاط عملياتي دشمن را در جنگ نرم براي ما آشکار مي سازد.

عرصه ها و بازيگران دشمن در جنگ نرم کدامند؟

1- مراكز تعليم و تربيت و  سرمايه گذارى دشمنان در اين محيطها

« نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاى خودى منحرف كنند و به سوى شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه مى خواهند انجام دهند. اينان كشور را به غارت زدگى و غرب زدگى بكشانند».

بنابراين مراکز آموزشي و تعليم تربيت (مدارس و دانشگاهها) مهمترين محيط مورد توجه دشمن است.

بنابراين نقطه اول مبارزه با جنگ نرم دشمن هم بايد مراکز تعليم و تربيت باشد. بر همين اساس مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان و اساتيد فرمودند: « اساتيد دانشگاه فرماندهان و دانشجويان افسران ميدان جنگ نرم هستند ».

2- نفوذ افراد منحرف در حوزه هاى علميه

« يكى از راههاى با اهميت براى مقصد شوم آنان و خطرناك براى اسلام و حوزه هاى اسلامى نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در حوزه هاى علميّه است كه خطر بزرگ كوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشايسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسيار عظيم آن در درازمدت به مقامات بالا رسيدن يك يا چند نفر شيّاد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و جازدن خود در بين توده ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه مند نمودن آنان به خويش و ضربه مهلك زدن به حوزه هاى اسلامى و اسلام عزيز و كشور در موقع مناسب مى باشد ».

3- جدايي حوزه و دانشگاه:

« توصيه اينجانب آن است كه نسل حاضر و آينده غفلت نكنند و دانشگاهيان و جوانان برومند عزيز هرچه بيشتر با روحانيان و طلاب علوم اسلامى پيوند دوستى و تفاهم را محكمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه هاى دشمن غدّار غافل نباشند و به مجرد آنكه فرد يا افرادى را ديدند كه با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بين آنان افكند او را ارشاد و نصيحت نمايند و اگر تأثير نكرد از او روگردان شوند و او را به انزوا كشانند ».

4- راديو و تلويزيون، سينما و هنر

« راديو و تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهاى مؤ ثّر تباهى و تخدير ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در اين صدسال اخير به ويژه نيمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از اين ابزار چه در تبليغ ضد اسلام و ضد روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيده شد ... فيلمهاى تلويزيون از فرآورده هاى غرب يا شرق بود كه طبقه جوان زن و مرد را از مسير عادى زندگى و كار و صنعت و توليد و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خويش و شخصيت خود و يا بدبينى و بدگمانى به همه چيز خود و كشور خود حتى فرهنگ و ادب و مآثر پرارزشى كه بسيارى از آن با دست خيانتكار سودجويان، به كتابخانه ها و موزه هاى غرب و شرق منتقل گرديده است».

5- رسانه هاي مکتوب، روزنامه ها و مجلات

« مجله ها با مقاله ها و عكسهاى افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى خويش و ضد اسلامى با افتخار، مردم به ويژه طبقه جوان مؤثّر را به سوى غرب يا شرق هدايت مى كردند».

6- ترويج ابتذال فرهنگي و مراکز فساد

« اضافه كنيد بر آن تبليغ دامنه دار در ترويج مراكز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه هاى فروش كالاهاى تجمّلاتى و اسباب آرايش و بازيها و مشروبات الكلى به ويژه آنچه از غرب وارد مى شد».

کلام پاياني:

وجود نازنين حضرت روح الله(ره) خود يکي از مهمترين عناصر قدرت نظام حمهوري اسلامي ايران است، تا آنجا که مقام معظم رهبري مي فرمايند:

« اين انقلاب بي نام خميني(ره) در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست».

بي ترديد در عصري که نظام سلطه جهان را به سمت تفکر ليبرالي سوق مي داد و همه جهان را آماده پذيرش تنها واقعيت مطلوب خود (پذيرش اقتدار و کدخدايي انسان برتر آمريکايي) مي نمود، ناگهان در قلب جهان، انقلابي رخ داد که با هيچ کدام از معيارهاي مادي نظام ليبرال که قائل به پايان تاريخ بود، هماهنگ نبود.

اين انقلاب در ساختارهاي خود، در محتواي خود، در مقاصد و اهداف خود و ... هيچ سنخيتي با شرق ملحد و غرب کافر نداشت.

اين انقلاب در کشوري رخ داد که ژاندارم نظام ليبرالي غرب در قلب جهان بود، و اگرچه با شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي انقلابش را به ثمر رساند، اما داعيه دار حکومت جهاني بود و رهبر آن فرياد مي زد:

«ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي کنيم».

تأکيد خميني کبير(ره) بر محورهاي اسلام ناب و وحدت کلمه، چنان جوششي را برانگيخت که در تاريخ نظيرش را تنها در انقلاب پيامبران الهي مي توان پيدا نمود.

بي شک در عصر سلاحها و تجهيزات مدرن نظامي، کلاهک هاي هسته اي، پيمان هاي نظامي منطقه اي و حتي در عصر جنگ سرد؛ پيروزي و کسب استقلال ملتي حقيقتاً تحت سلطه، بدون اتکاء به قدرتهاي مادي، نشانگر وجود قدرتي ماوراء قدرتهاي مادي، نظامي، اقتصادي و سياسي بود.

مبدع اين قدرت هم مرجعيتي برخاسته از متن اصيل شيعه بود که در وجود امام خميني(ره) رخ نمود.

بي شک پيدا کردن مبدع مفهوم قدرت نرم و فرمانده جنگي با عنوان جنگ نرم، در جغرافياي ايران اسلامي قابل دستيابي است، و آن کسي نيست جز وجود امام خميني(ره)، و طبيعتاً سربازان اين جنگ نرم هم عموم ملت ايران اسلامي بودند.

اگرچه قدرت نرم و جنگ نرم، توليد بومي ايران اسلامي و بنيانگذار فقيد آن است، ليکن دشمن به سرعت به ترجمه و بومي سازي جنگ نرم پرداخت و با پياده سازي اين قدرت در نظام بين الملل، و بهره برداري از مزاياي آن، به طمع افتاد که آن را در جامعه اسلامي ايران به انجام رسانده و با براندازي انقلاب اسلامي، تنها موتور مقاومت در جهان را از کار بيندازد.

راه اندازي جنگ نرم با استفاده از منابع قدرت نظام سلطه که عبارت است از رسانه ها، قدرت علمي ارتباطي، قدرت اقتصادي، قدرت سياسي و ... در دستور کار قرار گرفته است. دشمن همه توان خود را بسيج نموده و در داخل کشور يارگيري کرده است و با استفاده از بازي دووجهي مهار و نافرماني مدني، براندازي جمهوري اسلامي را پيگيري مي نمايد.

هنري کيسينجر، استراتژيست يهودي الاصل آمريکايي، با اذعان به قدرت نرم امام خميني(ره)، راه مقابله با انقلاب را ضربه زدن به امام خميني(ره) مي داند، او در عبارتي گفته است:

« مشکلات آمريکا با خميني(ره) آغاز شد، طبعاً اگر کساني در صدد برآيند که قدرت معنوي خميني(ره) را در ايران بشکنند، خيلي به آمريکا و صهيونيسم کمک کرده اند ».

اذناب داخلي دشمن هم که بازيگران فعال جنگ نرم هستند، با توسل به آموزه هاي غربي، و با استفاده از تجربه عظيم انقلاب خميني کبير(ره)، به تعبير مقام معظم رهبري کاريکاتوري از انقلاب حضرت روح الله(ره) را طراحي نموده اند، غافل از آنکه امام خميني(ره)  رمز پيروزي انقلاب را 2 مورد ذکر مي کند:

1- انگيزه الهي و مقصد عالي حکومت اسلامي

2- وحدت کلمه و انسجام ملي

مسأله اساسي اين است که غربزدگان و فتنه گران، درتقليد از انقلاب امام(ره) دچار تعارض اساسي هستند، چرا که نه تنها فاقد رموز پيروزي هستند، بلکه داراي تناقض در هدف و جمعيت هستند، به عبارتي اينان داراي 2 تعارض زير هستند:

1- انگيزه شان غير الهي است و مقصدشان قدرت و جاه طلبي است.

2- در گفتار و رفتار تناقض دارند و فاقد عنصر وحدت کلمه مي باشند.

به اين ترتيب نه تنها در دستيابي به اهداف خود دچار مشکلات عديده شده اند، بلکه باعث به روز شدن و بازشناسي رموز پيروزي و ايستادگي انقلاب اسلامي در بين آحاد مردم شده اند.

آنچنان که از کلام مقام معظم رهبري استنتاج مي شود؛ اگرچه در حوادث جنگ نرم – پس از انتخابات دهم رياست جمهوري – انقلاب دچار ريزش شد، ليکن رويش ها دو برابر ريزش ها بوده است و ضريب هوشياري مردم در حفظ اسلام و انقلاب بيشتر از گذشته شد.

به عبارتي بايد گفت: عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.

منبع : پایگاه جامع و تخصصی جنگ نرم

امضای admin


سکوت و دیگر هیچ...

جمعه 19 آبان 1391 - 14:20
نقل قول این ارسال در پاسخ
:: خرید آنلاین شارژ موبایل ::